آرشیو وبلاگ لوگو آمار وبلاگ
My Favorite Movies and Quotes دوشنبه 89 اسفند 23 :: 4:1 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
When people think you"re dying, they really, really listen to youوقتی مردم فکر میکنن که داری می میری واقعا به حرفات گوش میدن...موضوع مطلب : دوشنبه 89 اسفند 23 :: 3:47 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
به این بچه ها یاد بده نه سیزده نحسه، نه چهارده!، گریه نکن، حتی مرگ هم نحس نیست... موضوع مطلب : دوشنبه 89 اسفند 23 :: 3:44 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
از مرگ نترس ، چرا که زمانی که او هست تو نیستی و زمانی که تو هستی او نیست. موضوع مطلب : چهارشنبه 89 اسفند 18 :: 12:58 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
Man has defended himself, always against other men, against Nature. He has constantly violated Nature. The result is a civilization built on force, power, fear, dependence. All our "technical progress" has only provided us with comfort, a sort of standard. And instruments of violence to keep power. We are like savages! "انسان معمولا کاری بیش از محافظت از خود انجام نداده – محافظت در برابر دیگر آدم ها و نیز در برابر طبیعت، که در آن زندگی می کند. او حتی با طبیعت درافتاده، و همیشه به منفعت خود افزوده. او بی وقفه طبیعت را غارت کرده. در نتیجه تمدنی پدید آورده با پایه هایی استوار بر قدرت، ترس و وابستگی. و تمام پیشرفت های به اصطلاح تکنیکی به هیچ دردی نخورده، مگر اختراع وسایل راحتی، یا سلاح حفظ قدرت. ما مثل آدمهای بدوی هستیم: از میکروسکوپ طوری استفاده می کنیم که انگار چماق است. نه نه! اشتباه گفتم! مردم بدوی خیلی از ما روحانی ترند. ما در چشم به هم زدنی هر دستاورد علمی را به گمراهی می کشانیم،از همان هنگام که آسایش مورد توجه قرار می گیرد، نابغه ای یک بار گفت که گناه هر آن چیزی است که غیرضروری ست. اگر این گفته را بپذیریم ، پس تمدن ما از آغاز تا انتها بر مبنای گناه بنا شده. ما اینک به گونه ای ناموزونی ِ هولناک رسیده ایم. میان پیشرفت معنوی و مادی ِ ما جدایی افتاده است. فرهنگ ما – یا بهتر بگویم تمدن – یک سره اشتباه است، به شدت زمین خورده پسرم. شاید بگویی می توانیم باز به این مشکل نگاه کنیم و به کمک هم به نتیجه ای برسیم. شاید البته اگر خیلی دیر نشده باشد. خیلی خیلی دیر..." پی نوشت: این مرد (تارکوفسکی)بی نظیر بوده. موضوع مطلب : دوشنبه 89 اسفند 16 :: 9:32 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
Guido: I thought my ideas were so clear. I wanted to make an honest film. No lies whatsoever. I thought I had something so simple to say. Something useful to everybody. A film that could help bury forever all those dead things we carry within ourselves. Instead, I"m the one without the courage to bury anything at all. فکر می کردم عقایدم خیلی واضح بودند...می خواستم یه فیلم ساده بسازم...هیچ جور دروغی توش نباشه...فکر می کردم حرفهای ساده ای برای زدن دارم,چیزی که برای همه مفید باشه. فیلمی که بتونه همه اون چیزای مرده ای رو که ما درون خودمون حمل می کنیم ، دفن کنه. در عوض، من کسی هستم که اصلا هیچ شجاعتی تو دفن هیچ چیزی نداشت. موضوع مطلب : یکشنبه 89 اسفند 15 :: 1:29 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
Ed Crane: Time slows down right before an accident, and I had time to think about things. I thought about what an undertaker had told me once - that your hair keeps growing, for a while anyway, after you die, and then it stops. I thought, "What keeps it growing? Is it like a plant in soil? What goes out of the soil? The soul? And when does the hair realize that it"s gone?" درست در لحظهی وقوع تصادف زمان به آهستگی میگذره، و من وقت داشتم به یه چیزایی فکر کنم. درمورد چیزی که یهبار یه مسئول کفن و دفن به من گفته بود فکر کردم. که موهای انسان برای یهمدت بعد از مردنش به رشدکردن ادامه میده، و بعد متوقف میشه.
|
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||