آرشیو وبلاگ لوگو آمار وبلاگ
My Favorite Movies and Quotes جمعه 89 دی 10 :: 3:7 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
As a species we"re fundamentally insane. Put more than two of us in a room, we pick sides and start dreaming up reasons to kill one another. Why do you think we invented politics and religion?
به عنوان یک گونه حیوانی ما اساساً دیوونه ایم
موضوع مطلب : جمعه 89 دی 10 :: 1:5 صبح :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
Ramón Sampedro: When you can"t escape, and you constantly rely on everyone else, you learn to cry by smiling, you know? وقتی نمی تونی فرار کنی و همش مجبوری به دیگران تکیه کنی..یاد می گیری با لبخند زدن موضوع مطلب : پنج شنبه 89 دی 9 :: 11:53 صبح :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
Annie Hall: It"s so clean out here.
آنی(دایان کیتون): آلوی اینجا واقعا تمیزه موضوع مطلب : چهارشنبه 89 دی 8 :: 9:1 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
A lie is just a great story that someone ruined with the truth….بارنی: یه دروغ فقط یک داستان عالیه که یکی با حقیقت خرابش کرده! موضوع مطلب : چهارشنبه 89 دی 8 :: 12:4 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
همه فقط نگاه می کنن ،نمی بینن ! ببینم تو هم نگاه می کنی یا می بینی ؟ موضوع مطلب : سه شنبه 89 دی 7 :: 10:48 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
این نوشته رو تصادفی تو وبلاگی دیدم .بهنام شریفی نوشته و خوبم نوشته....هم عقیده ام باهاش عکسارو خودم اضافه کردم زیبا بشه..:) سینما برام با قرمز جیرانی شروع شد و دیگه نتونستم ولش کنم با عاشقم من...
سینما یعنی دل دیوانه ی ویگن و گریه ی درد آور فروتن توی شب یلدا
سینما یعنی آزادی مخروبه وبه من گفت بیا به من گفت بمان به من گفت بخند به من گفت بمیر آمدم ماندم خندیدم مردم شبهای روشن
سینما یعنی رگبار آخر بانی وکلاید
سینما یعنی بازیهای تمام نشدنی خیالبافها
سینما یعنی کادر کشیدن اما تورمن و نشئه شدن تراولتا در پالپ فیکشن
سینما یعنی بوسه های فراموش نشدنی سینما در سینما پارادیزو
سینما یعنی با منی؟ با منی؟ حرومرزاده هفت تیر تو بکش و به نظرم من سرطان مغز دارم گفتن دنیرو در شاهکار بی بدیل استاد اسکورسیزی یعنی راننده ی تاکسی
سینما یعنی روایتهای تمام نشدنی راشومون سینما
سینما یعنی سکوت تمام نشدنی فیلم سکوت برگمان
سینما یعنی انتظار در باجه ی تلفن فیلم شکستن امواج
سینما یعنی پرشهای داستین هافمن قبل از رسیدن به اتاق معشوق در لنی
سینما یعنی بهترین فلاش فوروارد تاریخ سینما ( تبدیل استخوان به سفینه ) در 2001: یک اودیسه ی فضایی سینما یعنی بغل کردن پدر وانداختن او در آب در شاهکاربرتون یعنی ماهی بزرگ
سینما یعنی بادبادک بازی الی در درباره ی الی سینما یعنی حرومزاده ها من هنوز زنده ام از زبان مک کویین در آخر پاپیون
سینما یعنی همه ی عمر دیر رسیدیم گفتن مشایخی در سوته دلان سینما یعنی مرتب کردن تخت برای شوهر و هوو در لیلا
سینما یعنی آینه ی فیلم مسافران
سینما یعنی گریه های تلخ تهرانی و صورت سنگی عرب نیا در سکانس آخردر شوکران
سینما یعنی هیث لجر شوالیه ی تاریکی ( این نوشته تا ابد می تواند ادامه پیدا کند تمام اینها گوشه ای از پیکره ی عظیم سینما بود از تمام تاریخ سینما عذر خواهی می کنم و فراموش شده ها و ندیده هایم را در فرصتی دیگر احضار می کنم ) نویسنده : بهنام شریفی http://saddesokoot.persianblog.ir/ موضوع مطلب : سه شنبه 89 دی 7 :: 3:40 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
قشنگه بببینید!
Young Gru: Mom, someday, I"m going to go to the moon. گرو جوان -مامان ، یه روزی، می رم ماه! مادر- گمون کنم خیلی دیر کردی ،پسرم! ناسا دیگه میمونارو فضا نمی فرسته!
Gru: It"s like my heart is a tooth, and it"s got a cavity that can only be filled with children. گرو: قلب من مث یه دندون می مونه که یه سوراخ داره که فقط با بچه ها پر می شه! موضوع مطلب : |
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||