Hynkel: I"m sorry, but I don"t want to be an Emperor - that"s not my business. I don"t want to rule or conquer anyone. I should like to help everyone, if possible -- Jew, gentile, black man, white. We all want to help one another; human beings are like that. We want to live by each other"s happiness, not by each other"s misery. We don"t want to hate and despise one another. In this world there"s room for everyone and the good earth is rich and can provide for everyone.
The way of life can be free and beautiful.
But we have lost the way.
Greed has poisoned men"s souls, has barricaded the world with hate, has goose-stepped us into misery and bloodshed. We have developed speed but we have shut ourselves in. Machinery that gives abundance has left us in want. Our knowledge has made us cynical, our cleverness hard and unkind. We think too much and feel too little. More than machinery, we need humanity. More than cleverness, we need kindness and gentleness. Without these qualities, life will be violent and all will be lost.
متاسفم ولی من نمیخوام امپراتور باشم. این کار من نیست. من نمیخوام قانون بذارم یا جایی رو فتح کنم. من میخوام تا جایی که میتونم به همه کمک کنم؛ یهود، بیدین، سیاه پوست، سفیدپوست. ما همه میخوایم به هم کمک کنیم. انسانها مثل هم هستند. ما همه میخوایم دیگران رو شاد ببینیم. هیچکس نمیخواد شاهد بدبختی کس دیگهای باشه. هیچکس نمیخواد از کسی متنفر باشه. توی این دنیا جا برای همه هست و دنیا برای همه چیزهای خوب فراهم میکنه. زندگی میتونه آزاد و زیبا باشه، اما ما راه رو گم کردیم. حرص روح ما رو مسموم کرده، دنیا رو با نفرت پوشونده، ما رو در بدبختی و خون غرق کرده. ما سرعت رو بالا بردیم ولی داخل اون خفه شدیم. دنیای ماشینی که میخواست ما رو خوشبخت کنه، ما رو توخالی کرد. دانشمون ما رو بدبین کرد؛ هوش ما سخت و نامهربان است. ما خیلی زیاد فکر میکنیم و خیلی کم احساس میکنیم. بیشتر از ماشین، ما به انسانیت نیاز داریم. بیشتر از هوش، ما به مهربانی و ملایمت نیاز داریم. بدون اینها، ما در خشونت غرق میشیم.
موضوع مطلب : دیالوگها