سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درباره وبلاگ

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 15
  • بازدید دیروز: 19
  • کل بازدیدها: 415022



My Favorite Movies and Quotes
صفحه نخست                  ATOM                 عناوین مطالب            نقشه سایت
سه شنبه 90 خرداد 31 :: 9:49 عصر ::  نویسنده : Nasrin Mohebbian

 


"حاجی" چیه آخه ؟
این مجموعه دیالوگ اون سکانس :
مادر : چرا شماها اومدین بیرون ؟
پدر(رو به پسر) : ای تف به روت.پدر سگ بی‌بته.دو میلیون از من الاغ بی‌ناموس گرفتی که بدی خواهرت ؟؟
مادر : این حرفا چیه داری می‌زنی !
پسر : چی می‌گه این ؟
پدر : چی می‌گه این ؟؟ چی می‌گه این ؟؟
پسر : بابا فیلمِ این.
پدر : {با تمسخر} می‌دونم. فیلم مستند.برو قطعش کن.
پسر : ببین، منطقی صحبت کن.
پدر :{به طرف پسر می‌آید و به شانه او می‌زند} برو پاکش کن تا سَم نریختم تو شام امشب.
مادر : چی‌چیو پاکش بکنه، این همه زحمت کشیده.
پدر : زحمت کشیده که خواهرش اینه ؟؟
پسر : بابا صورتش دیده نمی‌شه که.
پدر : صداش تابلو ِ . برو تو اتاق ببین اینا چی می‌گن بیخ گوش هم.
پسر : مگه من گفتم اینا بیان بشینن فیلم ببینن ؟؟ {رو به مادر} تو واسه چی تو این خر تو خری اینارو دعوت می‌کنی فیلم ببینن ؟؟ آخه اینا فیلم می‌فهمن چیه ؟؟
مادر : من بدبخت می‌خواستم دعوا تموم بشه ختم به‌خیر شه. گه خوردم.
پدر : ختم به خیر. ختم به خیر شد. این فیلم اگه فردا بی‌افته دست ملت من چطوری تو این شهر سرمو بالا کنم؟؟
پسر : بابا این فیلمو اینجا نشون نمی‌دن که. کی می‌فهمه لیلا اون ور دنیا دختر شماست ؟؟
مادر : من بهش گفتم لیلا رو ببره.
پدر : تو به گور پدرت خندیدی.
مادر : من باید چیکار می‌کردم ؟ این باید می‌رفت برای یه فیلم الکی تو خیابون دنبال زنای خراب ؟ این‌جور برای تو خوب بود ؟ نمی‌گفتن پسر فلانی ببین کارش به کجا کشیده ؟
پسر : آقا من اصن رفتم گشتم ولی اون چیزی که می‌خواستم پیدا نکردم. چی‌کار می‌کردم ؟
پدر : دِ به من می‌گفتی.به من بی‌ناموس. این همه زن خراب. صدتاشونو برات می‌آوردم.
پسر : یه دفعه خودتونم وامیستادید کارگردانیش‌م می‌کردید دیگه

 

فرستنده :شمیم ح




موضوع مطلب :