- توپولف: البته خب شما مشکل جانشینی هم داشتید قبله عالم. اگر همسران شما پسر به دنیا میآوردند، هیچوقت مجبور نبودید تند و تند ازدواج کنید. - جهانگیر شاه: نه بابا اینا که الکیه. چه سادهای تو. اصلاً چه فرقی میکنه بعد از من کدوم گوسالهای جانشین بشه؟ من پسرو بهونه میکردم که تند و تند زن بگیرم. اینا هم که همه دخترزا شدن. ما هم هی زن گرفتیم، هی زن گرفتیم، هی زن گرفتیم...
- نیما: از زمانی که این کاترین خانم... - جهانگیر شاه: سوگلی. - نیما: ...بله همون خانم سوگلی تشریف آوردن، فکر نمیکنید شما یه مقداری نسبت به فخرالتاج خانم در واقع بیتوجه شدید؟ - جهانگیر شاه: نخیر فکر نمیکنیم. - نیما: یعنی اصلاً به فخرالتاج خانم، به دختر بزرگتون و به زندگیتون فکر نمیکنید؟ - جهانگیر شاه: نخیر فکر نمیکنیم. - نیما: یعنی فقط به خانم سوگلی فکر میکنید؟ - جهانگیر شاه: به او هم فکر نمیکنیم. - نیما: ببخشید به چی فکر میکنید شما؟ - جهانگیر شاه: ما اصولاً اصلاً فکر نمیکنیم! قبله عالم فقط بازی میکند، حال میکند، کیف میکند، عشق و صفا، دوباره بازی میکند، حال میکند، عشق و صفا... فکر نمیکند که! بخارانید!
temo:من از تو می ترسم teAmo:من عاشق تو هستم می بینی تنها تفاوت ترس از تو با عشق تو همین حرف الف است
این دیالوگ فیلم نیست ولی فیلم رو ببینید از نوشته کنار تخت مرد که نوشته "من می ترسم"..داستان روایت داستانی است که او رو از چنگال ترس به مرهم عشق می رسونه..عالیه این فیلم.
پنج شنبه 90 اردیبهشت 22 :: 2:44 عصر :: نویسنده : Nasrin Mohebbian
Dr. Royer-Collard: I won"t sully my hands with him. Marquis de Sade: Nor should you. That"s the first rule of politics, isn"t it? The man who orders the execution never drops the blade.
-من دستامو با تو آلوده نمی کنم. -نباید هم بکنی. این اولین قانون سیاسته، مگه نه؟مردی که دستور اعدام رو صادر می کن هیچ وقت تیغه گیوتین رو خودش نمی ندازه.